نشان فروهر در فرهنگ ایران باستان
پیکره و سیمای شاهین تیز چنگ و بلند پروازی نشان میدهد که آنرا نماد توانایی، سر بلندی و فر و شکوه میدانستند و پرچمهای خود را به نما و سیمای شاهین میآراستند.
Δ نماد میهنی : از دوران پادشاهی مادها و سپس شاهنشاهی هخامنشیان نگاره فروهر نشانهی نماد میهنی بوده و آدمی را در Δ نماد دینی : ایرانیان پیرو « اشو زرتشت » برای این نیروی مینوی که بن مایه آن جنبش و پیشرفت بسوی رسایی، فرامایگی و والایی است، هیچ پیکرهای را بهتر و شایسته تر از شاهین نیافتند و آنچه که در گذشته نشانه فر و شکوه و سربلندی بود و انگیزه ملی و میهنی داشت با اندک دگرگونی در سر و پای شاهین به سیمای کنونی در آوردند، تا هم بن مایه مینوی را نشان دهد و هم نمودار سر بلندی و سرفرازی ایرانیان باشد.
- چهره
فروهر همانند آدمی است، از این رو گویای پیوستگی با آدمی است، او پیری است فرزانه
و کار آزموده، نشانهای از بزرگداشت و سپاس از بزرگان و فرزانگان و فراگیری از
آنان دارد.
- دوبال در پهلوها که هر کدام سه پر دارند. این سه پر نشانه سه نماد « پندار
نیک ، گفتار نیک ، کردار نیک » که همزمان انگیزه پرواز و پیشرفت است.
- در پایین تنه فروهر سه بخش، پر هایی بسوی پایین است، که نشانه پندار و
گفتار نادرست و یا پست میباشند، از این رو آن را، آغاز بدبختی ها و پستی برای
آدمی میدانند.
- دو رشته که در سر هر یک گردی ( پایین حلقه ) بصورت چنبره شدهای، در کنار بخش پایینی تنه میباشند، نماد « سپنتامینو و انگره مینو » هستند ،که یکی در پیش پای و دیگری در پس آن است. و این رشتهها هر یک در تلاش هستند که آدمی را بسوی خود بکشند. این نشانهی آنست که آدمی باید به سوی سپنتا مینو ( خوبی ) پیش رود و به انگره مینو ( بدی ) پشت نماید.
- یک گردی ( حلقه ) در میانه بالاتنه فروهر وجود دارد این نشان، جان و روان جاودان است که نه آغاز و نه پایانی دارد. این حلقه نشانهی آنست كه انسان وظيفه دارد از بند وابستگی های دروغين در اين جهان در گذرد تا شايستگی و توانايی پرواز به سرچشمهی خورشيد حقيقت را بيابد.